کد مطلب:140328 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:130

استنصار حضرت امام و آمدن فرشتگان به یاری آن جناب و قبول نکردن حضرتش
مرحوم ابوطاهر محمد بن الحسین در كتاب معالم الدین از امام بحق جعفر بن محمد الصادق علیهماالسلام روایت نموده كه آن حضرت از پدر والاگهرش حضرت باقر علیه السلام نقل كردند كه فرمودند:

لما التقی الحسین علیه السلام و عمر بن سعد لعنه الله و قامت الحروب انزل الله تعالی النصر حتی رفرف علی رأس الحسین علیه السلام ثم خیر بین النصر علی اعدائه و بین لقاء الله، فاختار لقاء الله.

یعنی در صبح روز عاشوراء چون بین دو لشگر تلاقی شد و اسباب حرب آماده و ابواب صلح بسته گردید در آن اثناء نصر ملك با افواج فرشتگان باذن حضرت باری به یاری حضرت شهریاری آمدند.

نصر ملك محضر امام همام و قلب عالم امكان عرضه داشت: قربانت مژده باد تو را كه خدای تعالی تو را مخیر میان دو كار نموده:

الف: آنكه با این فئه (لشگر) قلیله خود بر سپاه خصم بزنی و مظفر و منصور باشی.

ب: آنكه جان به جانان بدهی و از این عالم فانی رو برتابی و به سرای باقی تشریف بیاوری اگر ظفر و نصرت بخواهی از مقام و اجر تو ذره ای كم و كاست نمی شود بلكه همان ثواب و همان رتبه شفاعت تو در نزد خدا مسلم است، اختیار تو اختیار خداست و رضای تو رضای الهی است.


فرزند پیغمبر، امام تشنه جگر فرمود:

ای نصر چون كه فیاض كریم و محبوب قدیم اختیار به من واگذار فرمود بدان كه اختیار من جان دادن بوده و رضای من قربان شدن می باشد.

فرد



مرا پیش یزدان شدن آرزو است

لب تشنه قربان شدن آرزو است